اش ( ash ) : رسیدن ، رفتن . ( فرهنگ واژه های اوستا � احسان بهرامی � ص 160)
اشَه ( asha ) :
1- فراوانی فراخی .2- دانه خورد شده ، آرد 3- راستی ، درستی ، پاکی ، پارسائی ، دستور دهنده پاک سپنتائی 4- نماز اشم وهو 5- اشا وهیشتا (اردیبهشت ، سومین از هفت امشاسپندان ) 6- نام روز سوم هر ماه 7- نام دومین ماه سال ( اردیبهشت )( فرهنگ واژه های اوستا � احسان بهرامی � ص 161)
اشا ( ashA ) : در اوستا پاکی و راستی است . ( دانشنامه مزدیسنا-- دکتر جهانگیر اوشیدری ، ص 113)
اشو ( ashu ) : پاک و مقدس از ریشه اشا می باشد . این واژه در زند و پازند به معنی بهشتی در برابر دوزخی می باشد . که واژگان اشو رئوچه : کسی که فروغ و روشنایی ( اشا ) و راستی با اوست ، اشون ، اشونت ، اشهوهیشته برگرفته از آن هستند . ( دانشنامه مزدیسنا-- دکتر جهانگیر اوشیدری ، ص111)
اشه ( asha ) : (= اشا ) به معنی راستی و جزئ اصلی نام امشاسپند اردیبهشت (در اوستا اشه وهیشته ) . معنی اشه را در گزارشهای گاهان در هند و اروپا و ایران ، راستی ، حق ، حقیقت ، دادگری ، سامان ، آفاق ، قانون ابدی آفرینش ، نظم و ترتیب کامل ، سامان مقرر مزدایی و تعبیرهای دیگری از این دست نوشته اند . با این حال هنوز کسی حرف آخر را نزده و نتوانسته تعریف جامع و مانعی از این اصل و اصطلاح گاهانی بدست دهد ....(اوستا � گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه � ص 919 )
اشی ( ashi ) : پاکی ، راستی ، پرهیزگاری ، پارسائی ، ورجاوندی ، بالاترین و نیکوترین منش آدمی ، پرتو و فروغ راستی در آدمی ، چشم ، دیده . ( فرهنگ واژه های اوستا � احسان بهرامی � ص 176 )
اشی ( ashi ) : گاهی اسم مجرد است به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و پاداش و بهره و گاهی هم اسم خاص ایزدی است که نگهبان ثروت و دارائی به عهده اوست . ( دانشنامه مزدیسنا -- دکتر جهانگیر اوشیدری ، ص 114 � ذیل اشی ونگوهی )
همچنین این واژه در ترکیباتش دارای معانی نظیر : توانگری ، راستی افزا ، آراسته بزیور پارسائی و پاکی ، پیشرفت در پاکی و پارسائی و به بلند ترین آوازه نیک رسیدن ، باندازه ، نیرومند ، زورمند . شکوه پارسائی و پاکی ، درخشیدن با پاکی و پارسائی ، خرد و اندیشه پاک ، پیرو راه راستین ، وابسته به راه راست ، پاک نژاد ، نژاده ، پاک زاد ، راستی دوست ، راستی جوی ، راستی خواه ، توانگر کردن ، راست و بلند و پاک کردن ، ستاینده راستی ، برترین کس در پاکی و راتی و پارسائی ، آسمان ، چرخ ، سپهر ، کیهان ، در پناه راستی ، رسا ، دلیر ، شایسته ، پاکان ، شادمان و خرسند کردن پارسا ، شاد گردانیدن مردمان ، نیرو دادن از راستی ، پایدار در راستی ، ورجاوند ، پارسا ، دارای نهاد راستین ، پارسا زاده ، داده پاکی و راستی ، پارسائی ، پاکی ، فرزند راست و خلف ، دودمان راستی و پاکی ، ساخته شده بدست پاکی ، پارساتر، پاکتر، راست ، پارساترین ، پاکترین ، راست تر ، خوشبختی دهنده ، سرپاکی ، هنرمند پرهیزگار ، داشتن منش پارسائی و پاکی ، دارای نیروی مینویی ، پاداش پروردگار به کسی که پاک و پرهیزگار است ، پیشرفت راستی و پاکی ، جا و مکان راستی و پاکی ، مقام پاکی و راستی ، ارج نهادن به پاکان و راستان ، آرزوی راستی ، راست نهادی ، پارسائی پیروی کردن از قانون راستی ، نماز راستی ، داشتن گرایش و خواهش و میل دادخواهی و دادگری برای پاکی و راستی ، دارنده خواهش و میل دادخواهی و دادگری برای پاکی و راستی ، درخشانترین ، شکوهمند ترین ، روشن بین ، دارای بالاترین هوش یاری ، بسیار خردمند ، یاریگر راستی ، فرشته نگهدارنده تندرستی و دارای و خوشبختی و... می باشد .
اشی ونگوهی : یا اشیش ونگوهی همان ایزد ارد و ارت است . ونگهو صفت است و به معنی نیک و خوب . لغت وه یا به فارسی از این ماده است . گاهی اسم مجرد است به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و پاداش و بهره و گاهی هم اسم خاص ایزدی است که نگهبان ثروت و دارائی به عهده اوست .... ( دانشنامه مزدیسنا** دکتر جهانگیر اوشیدری ، ص 114 � ذیل اشی ونگوهی
سرنوشت لباس تیم ملی در گذر زمان
آموزش دستور زبان اوستایی، درس نهم
مکان ظهور سوشیانت و مطلبی در مورد پس از ظهور
713585 بازدید
51 بازدید امروز
143 بازدید دیروز
981 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian