من ایرانی نیستم

من ایرانی نیستم چون هزار کیلومتر راه را طی می کنم تا به پابوس امام هشتم شیعیان و نوادۀ پیامبر اعراب بروم، اما کمی آنسوتر به آرامگاه فردوسی نمی روم. و تا حالا هم ایران را درست و حسابی ندیده ام، اما خیلی دوست دارم بروم پاریس و لس آنجلس را ببینم

من ایرانی نیستم چون اعیاد فطر و قربان و غدیر و مبعث را تبریک می گویم و شادباش می شنوم، اما نمی دانم جشن سده چه روزیست. در ضمن برای رسیدن کریسمس و عید پاک لحظه شماری می کنم

من ایرانی نیستم چون دهۀ محرم سیاه می پوشم و با سر و روی گِل آلوده عزادار خاندانی می شوم که سرزمینم را گرفتند، مردانش را کشتند و زنانش را به غنیمت بردند، اما روز مرگ بابک خرمدین را نمی دانم. هم چنین هزار تا نقل قول از ارسطو و بقراط از بر دارم، اما دریغ از یک متل یا پند از بزرگان کشور خودم

من ایرانی نیستم چون حرف که می زنم بیشتر به عربی می ماند تا فارسی، و حالا هم که دوست دارم به جای فارسی، فارگلیسی بنویسم و موقع حرف زدن هم تکۀ انگلیسی بیندازم

من ایرانی نیستم چون در کشوری به دنیا آمدم که روی پرچمش عربی نوشتند، و 90 درصد مردمش هم مثل خودم غربزده اند

من ایرانی نیستم چون به جای عشق به ایران، عاشق عرب ها و آمریکا و اروپا هستم

من ایرانی نیستم چون هنوز پاسارگاد و بیستون را ندیده ام، اما دستکم ده بار مکه و کربلا و آنتالیا و دبی رفته ام

من ایرانی نیستم چون به جای شناخت و برگزاری جشن های زیبای کشورم هم چون نوروز و مهرگان و سده و ...، به دنبال روزهایی مانند عرفه و عام الفیل و ولنتاین و هالووین و ... می گردم

من ایرانی نیستم چون از تاریخ کشورم هیچ چیز نمی دانم، اما نگران سلامتی آقا امام زمان و نیز آخر و عاقبت رابطۀ میان دو هنرپیشۀ معروف آمریکایی هستم، و حال کوئلیو و مارکِز و گردن کلفت های عرب برایم مهم تر است تا حال استادان ادبیات کشور خودم

چگونه بگویم که من دیگر ایرانی نیستم؟!!

من آرزوی ایرانی بودن هم ندارم، چون آنقدر دست نیافتنی شده که آرزویش را هم نمی توان کرد

من حسرت ایرانی بودن دارم -

دوشنبه 19 اردیبهشت 1390 - 8:47:11 PM